خداییش رسم قدیمی ها خوب نبود؟
علمی-اجتماعی
چهار شنبه 9 اسفند 1386برچسب:, :: 3:9 ::  نويسنده : شمیلا سیامکی

اون قدیم قدیما مردم در شب چهارشنبه سوری تمام کارهاشونو انجام داد ه بودند و خونه تکونی کرده بودند و سبزه هاشون رو هم سبز کرده بودند.

در این شب آقایون دست زن و بچه هاشون و( یا زنها و بچه شون و) می گرفتند و می رفتند خیابون و بازار . اسپندبا آتیل و پاتیل ، سوزن و سنجاق ، آینه و شونه سنجاق سر ، پارچه و نقل وشیرینی و ماهی سر سفره و پارچه و لباس می خریدند.

تو این شب مغازه هایی که به سمت قبله بودند کارو بارشون سکه بود و خیلی مشتری داشتند .

بعد از خرید می اومدند خونه تازه بوته ها را توی چند جا (3،5، 7) کپه می کردند وآتیش می زدند و آتیش درست و حسابی درست می کردند و جونها که قویتر بودند از روی شعله های بلند آتش می پریدند و زنها و دخترها و بچه ها و پیرتر ها نگاه می کردند و می خندیند وقتی شعله ها کمتر می شد بعد نوبت بقیه می رسید آخر کار هم بچه ها از روی آتیش می پریدند تا این که آتیش خاموش بشه . همه می گفتند و می خندیدند و شاد بودند .

وقتی از روی آتیش می پریدند می گفتند : سرخی تو از من زردی من از تو.    

علاوه بر این توی این شب رسم ورسومات زیادی در سراسر ایران وجود داشت .

معمولا این کارها توسط پسران و دختران جوان انجام می گرفت .

 

یکی این که با توجه به این که همه جا را تمیز کرده بودند ولی بازهم خونه رو جارو می زدند و خاکها و آشغالها رو می بردند می ذاشتند دم در. بعد در می زدند . تق تق تق . اعضای خونواده

می پرسیدند : از کجا اومدی ؟جواب می داد: از عروسی .

می پرسیدند چی آوردی ؟  می گفت : سلامتی ، خیر و برکت و شادی . اینها درو بروش باز می کردند و شاد و خوشحال وارد خونه می شدند.

توی این شب بعضی ها ( بیشتر دختران دم بخت ) فال گوش وای می ایستادن . یعنی چادر می گرفتند طوری که کسی آنها را نشناسد یا متوجه نشوند که او فال گوش وایستاده . اون وقت به حرفهای رهگذران گوش می دادند و بعد به خانه برمی گشتند و حرفهایی را که شنیده بودند تعریف می کردند که خوب یا بد ؟ آیا اونها توی اون سال ازدواج می کنند یا نه؟

 

بعضی ها قاشق زنی می کردند . می رفتند به صورت ناشناس دم در خونه ها و قاشق را به یک ظرفی که با خودشان داشتند می زدند و صاحب خانه نیز توی کاسه آنها پول یا شیرینی و شکلات و... می گذاشت.

بعضی ها عمو نوروز می شدند و برقص وبکوب راه می انداختند

بعضی ها حاجی فیروز می شدند و می خوندند و می رقصیدند.

در بعضی جاها   غول می آوردند

در بعضی جاها نوروز و نوسال میومد می خوند : ببخشید که بلد نیستم ولی چیزی مثل این: امام اولی نامش علی است امام دومی نامش حسن بود( البته بعضیها نیز به شوخی می گفتند: امام اولی نامش ندانم امام دومی هم مثل اول و الخ... ).بالاخره با اشعار نام 12 امام را می اوردند.

در روستاها شال می انداختند . شال دستمالی  یا پارچه ای بود که داخل خانه یکدیگر می انداختند و صاحب خانه نیز در آن پول یا شیرینی و یا هرچی که در توانش بود  می ریخت و به او می داد .

در روستاها شال می انداختند

بر عکس الان اون وقتها خونه ها زیاد نبود بیشتر مردم مستاجر بودند و در خانه هایی مانند خانه قمر خانم چند خانوار یا به اصطلاح (کوچ) زندگی می کردند.

در این شب معمولا یکی از گیس سفیدها با جارو یا چوب دخترها و پسرهای دم بخت یا انهایی که از سن ازدواجشان گذشته بود را باشوخی و حنده و تفریح دنبال می کردند و می زدند و آنها را از محوطه و خانه بیرون می انداختند می گفتند بروید سر خونه و زندگی خودتون دیگه ما خسته شدیم بابا از جون ما چی می خواهید؟

توی این شب بایستی حتما شامشان از سبزی درست می شد یا سبزی پلو یا خورشتهایی که با سبزی درست می شد .

صبح فردا نیز  بچه ها را می فرستادند تا سبزه و شاخه های سبز بکنند و به خانه بیاورند.

در روز چهارشنبه خانمها موهایشان را مقداری کوتاه می کردند چون معتقد بودند که موهایشان پرپشت تر می شود و رشدش نیز سریعتر می شود.

افرادی که لاغر بودند و دوست داشتند چاق شوند می رفتند ویک درخت چاق و چله را بغل می کردند و می گفتند : چاقی تو مال من ،لاغری من برای تو.

یا کسایی که سرفه می کردند یک چیز تیز مانند چاقو را به تنه درختها ی ستبر می زدند و می گفتند که سرفه ما خوب بشه .

و رسم و رسومات دیگر که من نمی دانم ولی مسلما در ایران عزیز ما با این وسعت و اقوام و قومیتهای مختلف حتما مراسم دیگری نیز وجود دارد . اگر می دانید لطف کنید مطرح کنید.

به این ترتیب چهارشنبه سوری با لذت و شادی به اتمام می رسید.

پیشاپیش چهارشنبه سوری تان مبارک.

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





    درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.
    آخرین مطالب
    آرشيو وبلاگ
    پیوندهای روزانه
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی-اجتماعی و آدرس shamila.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 36
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 404
بازدید ماه : 5059
بازدید کل : 3506691
تعداد مطالب : 14893
تعداد نظرات : 281
تعداد آنلاین : 1

<>